تبصره ای برجنجال های تازه میان هند و پاکستان
11/12/20251 min read
در چند روز اخیر، سلسله انفجارهایی در هند و پاکستان روی داده که روابط پرتنش دهلینو و اسلامآباد را دوباره شعلهور کرده است. پاکستان، هند را به دست داشتن در انفجار اسلامآباد متهم کرده، اما دهلی این ادعا را رد کرده و آن را تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر بحران امنیتی داخلی پاکستان میداند.
در همین حال، طالبان افغانستان در حال گسترش روابط سیاسی با هند هستند؛ امری که برای پاکستان، که زمانی حامی اصلی طالبان بود، تهدیدی ژئوپولیتیکی محسوب میشود. این انفجارها و اتهامزنیها بخشی از بازی انتقامجویانه پاکستان است تا هم فشار بر طالبان را افزایش دهد و هم در برابر نفوذ رو به گسترش هند در افغانستان واکنش نشان دهد.
این رقابت سهجانبه اکنون به مرحلهای حساس رسیده که میتواند به درگیریهای مرزی یا بحران دیپلماتیک گستردهتری منجر شود. با اینکه عاملان اصلی هر دوی این سلسله انفجارها هنوز بهطور مشخص از سوی پاکستان و هند بیان نشدهاند، فاصله زمانی و شباهت این دو حمله، مخاطب را وادار میسازد تا باور کند که این حملات توسط دو جانب، یعنی پاکستان و هند، در خاک یکدیگر صورت گرفته است؛ چنانکه در چندین دهه گذشته این امر بارها تکرار و اثبات شده است.
ارتباطات هند و طالبان به سال ۱۹۹۹ میلادی برمیگردد. زمانی که طیاره حامل اکثریت شهروندان هند که از نیپال راهی دهلی نو بود، توسط گروه تروریستی حرکت المجاهدین اختطاف و بعد از چندین مرحله نشست و سردرگمی در قندهار نشست کرد. گروه حرکت المجاهدین که منشأ فعالیت شان در کشمیر تحت اداره هند بود، از حمایت پاکستان برخوردار بود. توقع هند از طالبان در آن زمان، دستگیری ربایندگان طیاره بود که در عوض آن، طالبان میدان هوایی قندهار را محاصره نموده و حتی امنیت هواپیما را نیز در جریان ایفای نقش میانجی، تأمین کردند. بعد از پایان یافتن این قائله، طالبان به همه اعضای حرکت المجاهدین اجازه دادند تا به پاکستان برگردند و این امر سبب خشم دو برابر هند شد.
در سال ۲۰۲۵ پس از آنکه وزیر خارجه گروه طالبان به هند سفر کرد و در آنجا با پروتوکول و تشریفات بسیار خاصی از او استقبال شد و در گوشه دیگر، پاکستان هر لحظه به دنبال انتقامجویی بود. اینکه چه موضوعی سبب تأخیر چند هفتهای شد، قابل تأمل و تحقیق است اما به گمان غالب پاکستان با دیدن این صحنه به طور حتمی در صدد انتقام جویی بود. اینکه پاکستان به دنبال انتقام فوری وعاجل بود، امری روشن و مسلم نیست؛ اما تأخیر چند هفتهای در گرفتن این انتقام شاید ناشی از تعمق راهبردی پاکستان بوده تا بتواند تصمیم بگیرد آیا طالبان را هدف قرار دهد یا هند را.
گروه طالبان زمانی بهعنوان بازوی نیابتی پاکستان در افغانستان شناخته میشد. پس از سقوط حکومت جمهوریت و برگشت این گروه به قدرت در سال ۲۰۲۱، با تغییر استراتیژیک و دوری (هرچند ظاهری) از پاکستان، این گروه سبب دلسردی عمیق اسلامآباد شد – تا جایی که در ماه اکتوبر سال ۲۰۲۵ چندین طیاره بی پیلوت پاکستانی بر فرار شهر کابل، تعدادی از اعضای بلند رتبه طالبان پاکستانی را هدف قرار دادند. پاکستان انتظار داشت طالبان پس از تسلط بر کابل، منافعش را تأمین کرده و با دهلینو دشمن بمانند؛ اما گروه طالبان برخلاف انتظار، روابط خود را با هند از سر گرفت، دیدارهای دیپلماتیک انجام داد و حتی از کمکهای بشردوستانه و پروژههای اقتصادی هند استقبال کرد.
این دوستی تا جایی ادامه یافت که هند اعلام کرد سفارت خود را در کابل بازگشایی میکند. یکی از دلایل اصلی خصومت پاکستان با طالبان به شکایتها و درخواستهای مکرر پاکستان درباره حضور تحریک طالبان پاکستان (TTP) در خاک افغانستان بازمیگردد. ارتش و سازمان استخبارات پاکستان همواره در نظر داشتند تا گروه طالبان را بهعنوان ابزاری نظامی علیه طالبان پاکستانی به کار گیرند؛ امری که حتی در داخل پاکستان نیز زمانی بر سر زبانها بود.
انتظار پاکستان این بود که گروه طالبان باید اقدامات جدی برای برخورد و از بین بردن تحریک طالبان پاکستان در خاک افغانستان روی دست گیرند و عملاً برای از میان بردن و مبارزه با آنان فعالیت کنند؛ اما طالبان در عوض، به این خواست یا دستور پاکستان وقعی نگذاشتند. این امر باعث شد روابط دو طرف تیرهتر شود. در نگاه اسلامآباد، گروه طالبان با نزدیک شدن به هند و بیتوجهی به نگرانیهای امنیتی پاکستان در قبال طالبان پاکستانی، نوعی «خیانت سیاسی» مرتکب شدند. این تغییر رویکرد طالبان نهتنها برخی از معادلات منطقهای (از جمله ارتباطات ایران و پاکستان) را بر هم زد، بلکه پاکستان را در موقعیتی قرار داد که نگاه اسلامآباد نسبت به گروه طالبان شبیه به همان چیزی شد که پاکستان در قبال حکومت جمهوریت داشت. امری که یگانه استثنای آن، بدبختی و ذلت مردم افغانستان است؛ مردمی که گروه طالبان و حکومت پاکستان، هیچ کدام برای آنها ارزشی قائل نیستند.
تحریک طالبان پاکستان در این میان به گروهی تروریستی با خودمختاری بیشتر تبدیل شده است. در گذشته، دست یافتن به امکاناتی مانند تسلیحات و نیز دسترسی به پناهگاهها و مناطق امن، چالشی بزرگتر از امروز برای آنان بود؛ بهطوریکه نه در افغانستان (در زمان حضور ائتلاف ناتو و آمریکا) این امر بهدرستی ممکن بود و نه در پاکستان. اما حالا، خاک افغانستان به وسیله گروه طالبان به پناهگاهی امن برای طالبان پاکستانی نیز مبدل شده است و باید پنداشته شود که همانند اراضی، صدها هزار تسلیحاتی که در قبضه گروه طالبان است، نیز برای استفاده تحریک طالبان پاکستانی در اختیار شان قرار داشته و خواهد داشت.
سوال اما اینجاست که بعد از این، طالبان پاکستانی به امر یا تشویق گروه طالبان، و در آغوش آنان، جهتِ میله تفنگ های خودرا به سوی پاکستان نگه خواهند داشت و یا به عنوان یک ملیشه همکار در چوکات گروه طالبان، به سرکوب و نابودی مردم افغانستان خواهند پرداخت؟
